˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙
گفتم که روی ماهت از من چرا نهان هست
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
بر بانوی مطهرمان گریه می کنیم بر آن همیشه بهترمان گریه می کنیم با این دو زمزمی که خداوند داده است بر آیه های کوثرمان گریه می کنیم بر روی بالهای سپید ملائکه بر آن کبود پیکرمان گریه می کنیم کُنجی نشسته ایم و کنار پیمبران بر دختر پیمبرمان گریه می کنیم بر لاله های بستر او خیره می شویم بر آنچه آمده سرمان گریه می کنیم دیر آمدیم و حادثه او را ز ما گرفت حالا کنار باورمان گریه می کنیم قبل از حساب، صبح قیامت که می شود اول برای مادرمان گریه می کنیم
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
15 / 12برچسب:آخر, آموزنده, اسم, الله, اندکی,اول, ببخش, تنها, تکیه,حلال, حلالم کن, خدا,خداوند, خداوندا, خطا, درد,درد و دل,دعا,دل,دنیا,ذره, روز, روزی, زبان, زندگی, زیبا, شعر,شعر عاشقانه,شعر مذهبی,شعر های مذهبی, شعرهای عاشقانه,شکر,, عاشق, عاشقانه, عشق,عشق اول و آخر, عکس,عکس الله, عکس الله متحرک, عکس متحرک, عکس متحرک مذهبی, عکس های متحرک, عکس های متحرک مذهبی, غم,فانی,فرا, فرش, قشنگ,لذت, لغزید, مبتلا,متحرک,مذهبی, مناجات, نا امید, نا امیدی, نازنین, نگاه, نیک, پا, پشیمان, چون و چرا, کار, کبریا, :: 1:15 :: نويسنده : وحید
خداوندا ! اگر در کار تو چون و چرا کردم خطا کردم. و گر در نا امیدی ، تکیه جز بر کبریا کردم ، خطا کردم. اگر جز بر تو ، دل بستم به لذت های این دنیای فانی حلالم کن. و گر دل را به عشق نازنینان مبتلا کردم ، خطا کردم. اگر اسمی به جز اسم تو آمد بر زبانم ، من پشیمانم. و گر در نیک روزی ، غفلت از شکر و دعا کردم ، خطا کردم. اگر لغزیده گاهی ذره ای پایم ، ببخشایم . و گر از فرش زیرم اندکی پا را فرا کردم ، خطا کردم. من آن روزی که گفتم عشق را دیدم ، نفهمیدم که عشق اول و آخر تویی عشق آفرینا، من خطا کردم.
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
9 / 12برچسب: آموزشی, آموزنده, بزرگ, بزرگان, بی نظیر, بی نظیر باش, جدید,جملات, جملات آموزنده, جملات بزرگان, جملات زیبا و آموزنده از بزرگان, جمله, خدا,خداوند, زیبا, سخن,عاشق, عاشقانه, عشق,عکس, عکس عاشقانه, عکس قلب, عکس های عاشقانه, :: 22:45 :: نويسنده : وحید
آنچه که هستی هدیه خداوند به توست و آنچه خواهی شد هدیه تو به خداوند است ، پس بی نظیر باش….
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
درباره وبلاگ گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
||
|